در جستجوی آن برتری

ساخت وبلاگ
سلام، خیلی روزا به خیلی چیزا فکر میکنم که دوست دارم بیام و اینجا شرح‌ش بدم، ولی انقدر تنبلی کردم و پشت گوش انداختم که الان دیدم یک ساله هیچی ننوشتم و همه چیز هم یادم رفته. به هر حال دوست دارم از دوسال گذشته یه مقداری تعریف کنم،‌ تقریبا حرفی نزدم درباره این دوسالی که گذشت، واقعا مدت سختی بود، تازه ی در جستجوی آن برتری...ادامه مطلب
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 76 تاريخ : شنبه 3 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:16

دوست های زیادی دارم، دوست های جدید، دوست های قدیمی، دوست های صمیمی. دوست هایی که به صورت نوبتی کنارم بودن، نجاتم دادن، بالاخره همیشه کسی بود. دوست های دانشگاه، دوست های مدرسه، به جز اینا، از بین فامیل حتی. الان که فکر میکنم، همه ی دوستامو به شکل شخصیت های مختلف MARVEL میبینم. تعداشون زیاد در جستجوی آن برتری...ادامه مطلب
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 74 تاريخ : شنبه 3 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:16

ح.ط کجاست؟ ح.ط کجاست؟ ح.ط کجایی؟ وبلاگت چرا غیب شد؟

اگه روزی اینو دیدی به من ایمیل بزن...

در جستجوی آن برتری...
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 26 خرداد 1399 ساعت: 21:31

صدای برف را دوست دارم، مملو از سکوت.برف خیلی زیباست، طوری که رقصان پایین می آید و بر زمین مینشیند، تمام کثیفی ها و شلوغی ها را میپوشاند، همه چیز را در خود خفه میکند، شهر بعد از یک برف خوب خیلی ساکت تر در جستجوی آن برتری...ادامه مطلب
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 25 اسفند 1398 ساعت: 9:30

میخوام امشب یک خاطره خوب رو تعریف کنم. یک خاطره گرم، یک خاطره ی همه چیز تمام، البته برای خودم. یکی از اون روزهای بی عیب؛ رفته بودم کتابخونه، درس میخوندم. به آرمین پیام دادم میای بریم سینما؟ گفت بریم، در جستجوی آن برتری...ادامه مطلب
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 140 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02

بعدا درباره یک خاطره خیلی زیبای دیگه هم مینویسم، یک شبی که رفتیم فلافلی قدیمی شهر، که زیر زمین بود و نوشابه شیشه ای میداد با نی رنگی رنگی، مطمئن نیستم ولی فکر کنم همون روزی بود که برام یه عینک آبی هم خرید. همینی که الان روی چشممه.

در جستجوی آن برتری...
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02

My baby got blues,

I don’t know what to do, to change his mood.

My baby is blue,

And i made up this song,

Hope he’ll come along.

He’s the sweetest man in the world, but he’s hurt,

I’ll do anything for you, baby, don’t be blue.

در جستجوی آن برتری...
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02

وبلاگ پناه آخرم است،‌ شب هایی که تنها شده م، کسی را ندارم که دلداری م بدهد و کسی را ندارم که دلداری بدهم، خودم را در وبلاگم دلداری میدهم.

داشتم فکر میکردم کاش روی گردنم کبودی هایی بود، به شکل گردنبند تقریبا، اگر چنین بود برای پوشاندن آن تلاشی نمیکردم، شاید حتی یک لباس آبی میپوشیدم که به آن بیاید. بعد با خوشحالی دستت را بیشتر فشار میدادم و بلند تر می خندیدم... 

در جستجوی آن برتری...
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02

خبر کوتاه بود: گفت با تو خوشحال نیستم، با مائده خوشحالم.

خداحافظی سختی کردیم، گریه کرد، گریه کردم، گریه کردم،‌گریه کرد، دستم را فشرد و بوسید و با گریه گفت مراقب خودت باش. گفتم باشه. گفت قول میدی؟ گفتم باشه.


دلتنگی امان از ما برید.

در جستجوی آن برتری...
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02

الان از خواب بیدار شدم، یعنی فکر میکنم. خواب به قدری پیچیده بود که باید حتما بنویسم.   عمیق ترین لایه خوابم خیلی تاره، یه چیزی بود درباره اینکه با دوستم بلیط قطار داشتیم و میخواستیم بریم سفر، ولی انگا در جستجوی آن برتری...ادامه مطلب
ما را در سایت در جستجوی آن برتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 156 تاريخ : پنجشنبه 5 دی 1398 ساعت: 8:02