برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 76
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 74
ح.ط کجاست؟ ح.ط کجاست؟ ح.ط کجایی؟ وبلاگت چرا غیب شد؟
اگه روزی اینو دیدی به من ایمیل بزن...
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 148
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 126
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 140
بعدا درباره یک خاطره خیلی زیبای دیگه هم مینویسم، یک شبی که رفتیم فلافلی قدیمی شهر، که زیر زمین بود و نوشابه شیشه ای میداد با نی رنگی رنگی، مطمئن نیستم ولی فکر کنم همون روزی بود که برام یه عینک آبی هم خرید. همینی که الان روی چشممه.
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 128
My baby got blues,
I don’t know what to do, to change his mood.
My baby is blue,
And i made up this song,
Hope he’ll come along.
He’s the sweetest man in the world, but he’s hurt,
I’ll do anything for you, baby, don’t be blue.
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 141
وبلاگ پناه آخرم است، شب هایی که تنها شده م، کسی را ندارم که دلداری م بدهد و کسی را ندارم که دلداری بدهم، خودم را در وبلاگم دلداری میدهم.
داشتم فکر میکردم کاش روی گردنم کبودی هایی بود، به شکل گردنبند تقریبا، اگر چنین بود برای پوشاندن آن تلاشی نمیکردم، شاید حتی یک لباس آبی میپوشیدم که به آن بیاید. بعد با خوشحالی دستت را بیشتر فشار میدادم و بلند تر می خندیدم...
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 132
خبر کوتاه بود: گفت با تو خوشحال نیستم، با مائده خوشحالم.
خداحافظی سختی کردیم، گریه کرد، گریه کردم، گریه کردم،گریه کرد، دستم را فشرد و بوسید و با گریه گفت مراقب خودت باش. گفتم باشه. گفت قول میدی؟ گفتم باشه.
دلتنگی امان از ما برید.
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 128
برچسب : نویسنده : csophiea بازدید : 156